آهنگ در آستانه از احمد شاملو

آل موزیک هم اکنون برای شما ترانه در آستانه با صدای احمد شاملو را آماده کرده است
Download New Song BY : ahmd shamlv | dr astanh With Text And Direct Links In musicall
متن آهنگ در آستانه از احمد شاملو
♫♯♯ music-all.ir ♯♯♫
باید استاد و فرود آمد ♫♪
بر آستان دری که کوبه ندارد ،
چرا که اگر بهگاه آمدهباشی دربان به انتظار توست و ♫♪
اگر بیگاه
به درکوفتنات پاسخی نمیآید. ♫♪
♫♯♯ music-all.ir ♯♯♫
کوتاه است در ،
پس آن به که فروتن باشی. ♫♪
آئینهئی نیکپرداخته توانی بود
آنجا ♫♪
تا آراستهگی را
♫♯♯ آهنگ در آستانه از احمد شاملو ♯♯♫
پیش از درآمدن ♫♪
در خود نظری کنی
هرچند که غلغلهی آن سوی در زادهی توهم توست نه انبوهیی مهمانان ، ♫♪
که آنجا
تو را ♫♪
♫♯♯ آهنگ در آستانه از احمد شاملو ♯♯♫
کسی به انتظار نیست.
که آنجا ♫♪
جنبش شاید،
اما جمَندهئی در کار نیست: ♫♪
نه ارواح و نه اشباح و نه قدیسان کافورینه به کف
♫♯♯ music-all.ir ♯♯♫
نه عفریتان آتشینگاوسر به مشت ♫♪
نه شیطان بهتانخورده با کلاه ِ بوقیی منگولهدارش
نه ملغمهی بیقانون ِ مطلقهای ِ مُتنافی. ♫♪
تنها تو
آنجا موجودیت مطلقی ، ♫♪
♫♯♯ آهنگ در آستانه از احمد شاملو ♯♯♫
موجودیت محض،
چرا که در غیاب ِ خود ادامه مییابی و غیابات ♫♪
حضور قاطع ِ اعجاز است.
گذارت از آستانهی ناگزیر ♫♪
فروچکیدن ِ قطرهی قطرانیست در نامتناهیی ظلمات:
♫♯♯ آهنگ در آستانه از احمد شاملو ♯♯♫
«ــ دریغا ♫♪
ایکاش ایکاش
قضاوتی قضاوتی قضاوتی ♫♪
درکار درکار درکار
میبود!» ♫♪
♫♯♯ آهنگ در آستانه از احمد شاملو ♯♯♫
شاید اگرت توان شنفتن بود
پژواک آواز ِ فروچکیدن ِ خود را در تالار خاموش ِ کهکشانهای بیخورشید ♫♪
چون هُرَّست ِ آوار ِ دریغ
میشنیدی: ♫♪
«ــ کاشکی کاشکی
داوری داوری داوری ♫♪
درکار درکار درکار درکار…»
اما داوری آن سوی در نشسته است، بیردای شوم ِ قاضیان. ♫♪
ذاتاش درایت و انصاف
هیاءتاش زمان. ♫♪
♫♯♯ آهنگ در آستانه از احمد شاملو ♯♯♫
و خاطرهات تا جاودان ِ جاویدان در گذرگاه ِ ادوار داوری خواهد شد.
بدرود! ♫♪
بدرود! (چنین گوید بامداد ِ شاعر:)
رقصان میگذرم از آستانهی اجبار ♫♪
شادمانه و شاکر.
♫♯♯ music-all.ir ♯♯♫
از بیرون به درون آمدم: ♫♪
از منظر
به نظّاره به ناظر. ♫♪
نه به هیاءت گیاهی،نه به هیاءت پروانهئی،نه به هیاءت سنگی، نه به هیاءت برکهئی،
من به هیاءت «ما» زاده شدم ♫♪
♫♯♯ music-all.ir ♯♯♫
به هیاءت پرشکوه انسان
تا در بهار ِ گیاه به تماشای رنگینکمان پروانه بنشینم ♫♪
غرور کوه را دریابم و هیبت دریا را بشنوم
تا شریطهی خود را بشناسم و جهان را به قدر همت و فرصت خویش معنا دهم ♫♪
که کارستانی ازایندست
♫♯♯ آهنگ در آستانه از احمد شاملو ♯♯♫
از توان درخت و پرنده و صخره و آبشار ♫♪
بیرون است.
انسان زاده شدن تجسّد ِ وظیفه بود: ♫♪
توان دوستداشتن و دوستداشتهشدن
توان شنفتن ♫♪
♫♯♯ آهنگ در آستانه از احمد شاملو ♯♯♫
توان دیدن و گفتن
توان اندُهگین و شادمانشدن ♫♪
توان خندیدن به وسعت دل،
توان گریستن از سُویدای جان ♫♪
توان گردن به غرور برافراشتن در ارتفاع شُکوهناک ِ فروتنی
توان جلیل ِ به دوش بردن بار امانت ♫♪
و توان غمناک تحمل تنهائی
تنهائی ♫♪
تنهائی
تنهائیی عریان. ♫♪
♫♯♯ music-all.ir ♯♯♫
انسان
دشواریی وظیفه است. ♫♪
دستان بستهام آزاد نبود تا هر چشمانداز را به جان دربرکشم
هر نغمه و هر چشمه و هر پرنده ♫♪
هر بَدر کامل و هر پَگاه دیگر
هر قلّه و هر درخت و هر انسان دیگر را. ♫♪
رخصت زیستن را دستبسته دهانبسته گذشتم دست و دهان بسته گذشتیم
و منظر جهان را ♫♪
تنها
از رخنهی تنگچشمیی حصار ِ شرارت دیدیم و ♫♪
♫♯♯ music-all.ir ♯♯♫
اکنون
آنک در ِ کوتاه ِ بیکوبه در برابر و ♫♪
آنک اشارت دربان منتظر!
دالان ِ تنگی را که درنوشتهام ♫♪
به وداع
♫♯♯ آهنگ در آستانه از احمد شاملو ♯♯♫
فراپُشت مینگرم: ♫♪
فرصت کوتاه بود و سفر جانکاه بود
اما یگانه بود و هیچ کم نداشت. ♫♪
به جان منت پذیرم و حق گزارم!
(چنین گفت بامداد خسته) ♫♪
♫♯♯ music-all.ir ♯♯♫
♫♪