آهنگ

دانلود رمان رنگین کمان نیمه شب اثر لیندا هوارد pdf

دانلود رمان رنگین کمان نیمه شب با لینک مستقیم

دانلود رمان رنگین کمان نیمه شب pdf به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در ۲۰ رمان

نام رمان : #رنگین کمان نیمه شب

#Midnight rainbow

نویسنده : #لیندا هوارد

#Linda Howrad

ژانر: #عاشقانه #جنایی #اکشن #خارجی

خلاصه:

داستان درباره دختریه به اسم ” پریسیلا جین همیلتون گرير”که وارد یه بازی جاسوسی شده بعد از اینکه گروگان گرفته میشه پدرش از شخصی به اسم گرانت سالیوان درخواست میکنه که دخترش رو نجات بده گرانت یکی از اعضای سابق ارتشه که ازش به عنوان یک افسانه یاد میکنن توی مسیر نجات دادنش با یک سری مشکلات روبرو میشن و ماجراجویی های زیادی رو پشت سر میزارن و در نهایت عاشق هم میشن ولی گرانت بنابر دلایلی تبدیل به آدمی انزوا طلب شده بود و تصمیم داشت که تا آخر عمرش تنها بمونه اما از وقتی که جین رو شناخت همه چیز عوض شد.

در صورت نارضایتی از انتشار رمان با شماره پشتیبان تماس بگیرید

شماره پشتیبانی پس از خرید :

تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ

۰۹۱۷۰۳۶۶۶۹۵

آقای حامد شورکی

قیمت : ۳۰ هزارتومان

دانلود رمان رنگین کمان نیمه شب از لیندا هوارد بصورت pdf

دانلود رمان آقای خسیس اثر وی کیلند و پنه لوپه وارد بدون سانسور

دانلود رمان آقای خسیس رایگان

دانلود رمان آقای خسیس به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در www.20novel.com

📚#آقای خسیس

✨ژانر : #درخواستی #عاشقانه #درام #طنز #اروتیک #بزرگسال

✍️نویسندگان : #وی کیلند #پنه لوپه وارد

📑خلاصه :

اولین دیدارم با بیانکا، هنگام خراب شدن آسانسور شرکت بود. اون برای مصاحبه با من اومده بود. یه گزارشگر زیبا با موهای پرکلاغی. به خاطر لباس‌هایی که تنم بود، فکر می‌کرد من یه پیک موتوری هستم. اون هیچ سرنخی نداشت که من، دِکس ترویت صاحب یک شرکت مولتی میلیاردی، تاجرِ ثروتمند و موفق، معروف به «آقای خرپول*» هستم و…

لینک دانلود پس از خرید برای شما نمایش داده میشود

در صورت نارضایتی نویسنده از انتشار رمان با شماره پشتیبان تماس بگیرید

شماره پشتیبانی پس از خرید :

تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ

۰۹۱۷۰۳۶۶۶۹۵

آقای حامد شورکی

قیمت : ۱۹ هزارتومان

دانلود رمان آقای خسیس از وی کیلند و پنه لوپه وارد بدون سانسور

دانلود رمان فقط مال منه اثر مامیچکا بدون سانسور

دانلود رمان فقط مال منه pdf

دانلود رمان فقط مال منه اثر مامیچکا بصورت رایگان به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در ۲۰novel.com

📚#فقط مال منه

✍️مترجم: #مامیچکا

✨ژانر: #عاشقانه خارجی

📄خلاصه:

اریکا با توقعاتی بزرگ می شود که هرگز نمی تواند آنرا برآورده کند. به نظر پدرش

زیاد باهوش نیست و به نظر مادرش رقاص خوبی هم نیست. در دانشکده هم دور خودش یک پیله درست می کند-شبها می رقصد و از افراد دوری می کند. تنها کسی که نمی تواند از او فرار کند یک بوکسور محلی به اسم تنک است. تنک می خواهد به اریکا نشان بدهد که هر چیزی را که بخواهد می تواند به دست بیاورد فقط اگر به خودش

ایمان داشته باشد.

تنک فکر می کرد که مبارزه و معشوقه را نمی شود باهم قاطی کرد تا اینکه اریکا را دید. نمی توانست سر از کار دختر خجالتی دربیاورد که هر فکرش را می خواند ولی از رابطه فرار می کرد.

این مبارزه ای بود که نمی توانست بازنده اش باشد.

لینک دانلود پس از خرید برای شما نمایش داده میشود

در صورت نارضایتی نویسنده از انتشار رمان با شماره پشتیبان تماس بگیرید

شماره پشتیبانی پس از خرید :

تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ

۰۹۱۷۰۳۶۶۶۹۵

آقای حامد شورکی

قیمت : ۱۹ هزارتومان

دانلود رمان فقط مال منه رایگان

دانلود رمان کایلند بدون سانسور

دانلود رمان کایلند از میا شرایدن نگارش قوی

دانلود رمان کایلند اثر میا شرایدن بصورت رایگان به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در ۲۰ رمان

رمان : #کایلند #kyland

نویسنده : #میا شرایدن #mia sheridan

ژانر: #عاشقانه #عاشقانه #بزرگسال

خلاصه رمان کایلند:

تنلی فالن به همراه خواهر و مادرش که یک بیمار روانی است در یک شهر کوچک معدن زغال سنگ برای زنده ماندن تلاش می کندآرزویش برنده شدن بورسیه دانشجویی که توسط شرکت زغال‌سنگ محلی اهدا میشد ، بود .اون برای رهایی از خشونت زندگی وفرار از آن جهنم دره نهایت تلاشش را برای برنده شدن می کرد.کایلندبرت که روی تپه‌ها زندگی می‌کند ، هم در تلاش بود تا بورس زغال سنگ را برنده شود و شهرش را که پر از درد و فقر است ، ترک کند.هر دوی آن‌ها مصمم هستند که هیچ رابطه ای بینشان صورت نگیرد اما یک لحظه ی خاص همه چیز را تغییر می‌دهد.چه کسی می تواند از آن شهر ظالم رها شود؟ و چه اتفاقی برای کسی که آن جا مانده‌است می افتد ؟کایلند داستانی ازناامیدی وامید،از دست دادن وفداکاری،درد و بخشش است، و اما در نهایت یک داستان عشق عمیق و بی‌پایان .

لینک دانلود پس از خرید برای شما نمایش داده میشود

در صورت نارضایتی نویسنده از انتشار رمان با شماره پشتیبان تماس بگیرید

شماره پشتیبانی پس از خرید :

تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ

۰۹۱۷۰۳۶۶۶۹۵

آقای حامد شورکی

قیمت : ۲۱ هزارتومان

دانلود رمان کایلند از میا شرایدن بصورت pdf

دانلود رمان ماکر اثر تهمینه

دانلود رمان ماکر اثر تهمینه pdf

دانلود رمان ماکر اثر تهمینه بصورت رایگان به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در www.20novel.com

نام رمان : #ماکر

نویسنده : #تهمینه

ژانر : #عاشقانه #معمایی #بزرگسال

خلاصه :

آیلین ۲۱ ساله به تازگی بیوه شده، ولی بعد یه مدت متوجه میشه زندگی مشترکش با راستین اون رویای شیرینی که فکر میکرده نبوده ..

امروز دقیقا ۵۶روز از وقتی که رفتی و تنهام گذاشتی میگذره. من سر مزاری نشستم که میگن تو درونش خاک شدی ولی هنوزم نمیتونم باور کنم. هراتفاقی ممکنه برات افتاده باشه جز این!

سوز سرمای قبرستون مغز استخونم رو میسوزونه ولی اهمیتی نداره چون اینجا تنها جاییه که آروم و قرار دارم. همه دور و بریام با ترحم و دلسوزی نگاهم میکنن و میگن راستین حیف بود! جوون مرگ شد، خدا بیامرزتش! صدا پچ پچ کردناشون رو میشنوم که میگن آیلین بیچاره زود بیوه شد ولی چند وقت دیگه یادش میره و دوباره شوهر میکنه، یه دختر ۲۱ساله مگه میتونه تا آخر عمر عزادار بمونه؟ هه! ۵۶روزه که مدام دارم این حرفارو میشنوم راستین. راستین، راستین، راستین!

لینک دانلود پس از خرید برای شما نمایش داده میشود

در صورت نارضایتی نویسنده از انتشار رمان با شماره پشتیبان تماس بگیرید

شماره پشتیبانی پس از خرید :

تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ

۰۹۱۷۰۳۶۶۶۹۵

آقای حامد شورکی

قیمت : ۲۱ هزارتومان

دانلود رمان ماکر اثر تهمینه بدون سانسور

دانلود رمان پانیک اتک از فاطمه عبدی بصورت pdf

دانلود رمان پانیک اتک از فاطمه عبدی بصورت pdf

دانلود رمان یاکان به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

نویسنده: Rozesorkh8 (فاطمه عبدی)

تعداد صفحات: ۶۷۱

⭕️فقط با فرمت #Pdf⭕️

خلاصه:

داستان راجع به بردیاییِ که بیماری پانیک اتک داره.هیچ دختری بردیا رو جذب خودش نمی کنه تا این که یه روز دوستای بردیا تو کافه تو شربتش قرص افزایش جنسی میریزن یه دختر هم میارن که باهاش رابطه بر قرار کنه اما بردیا سریع اونجا رو ترک می کنه سر راه با خواهر زاده یکی از همون دوستای کافه اش تصادف می کنه و اونو برای درمان میبره خونه ش توی خونه قرصای_ج. نسی روی بردیا اثر می کنه و…..

ژانر: #عاشقانه

لینک دانلود پس از خرید برای شما نمایش داده میشود

در صورت نارضایتی نویسنده از انتشار رمان با شماره پشتیبان تماس بگیرید

شماره پشتیبانی پس از خرید :

تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ

۰۹۱۷۰۳۶۶۶۹۵

آقای حامد شورکی

قیمت : ۲۱ هزارتومان

دانلود رمان پانیک اتک pdf

دانلود رمان التیام pdf

دانلود رمان التیام اثر م کمالزاده pdf

دانلود رمان pdf رایگان به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

📚#التیام

✍️نویسنده:#م کمالزاده

✨ژانر :#عاشقانه اجتماعی ازدواج‌اجباری

📑خلاصه:

رعنا دختری که در روز ختم مادرش چشمانش به گلنار، زن پدر جدیدش افتاد که دوشادوش پدرش ایستاده بود. بلافاصله پس از مرگ مادرش پی به خیانت مهراب، پدرش، با گلنار آبدارچی مدرسه اش می برد. برای انتقام از مهراب خود را وارد یک ازدواج قراردادی با شاهرخ میکند. شاهرخ، مردی است که در پی از دست دادن پدرش بار خانواده ی پنج نفره اش را به دوش می کشد و مردانه به روی خواسته های خود پا می نهد. مردی که پس از دریافت پیشنهاد وسوسه برانگیز از طرف رعنا، پا به روی تمام خط قرمز هایش می گذارد تا او را داشته باشد. ازدواجی که برای شاهرخ یک تعهد عاشقانه است اما از طرف رعنا مفهومی جز قرارداد ندارد…

لینک دانلود پس از خرید برای شما نمایش داده میشود

در صورت نارضایتی از انتشار رمان با شماره پشتیبان تماس بگیرید

شماره پشتیبانی پس از خرید :

تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ

۰۹۱۷۰۳۶۶۶۹۵

آقای حامد شورکی

قیمت : ۲۵ هزارتومان

دانلود رمان التیام از م کمالزاده pdf

دانلود رمان مدوسا اثر پگاه رستمی فرد

دانلود رمان مدوسا pdf

دانلود رمان مدوسا pdf به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در www.20novel.com

📚مدوسا

✍️نویسنده: پگاه رستمی فرد

✨ژانر: عاشقانه

📑خلاصه:

مقدمه:

“تو اما یک غروب پا بر جا…

در میان جزرها و مدهای تکرار…

همچنان، نقطه ی عطف روزگاری…!”

صدای موجِ دریا دنیایم را پر می کرد و خون می دوید در آبِ تیره ی ساحلِ گرگ و میشِ صبح!

صدای قهقهه های آتشینش میان طوفانِ زندگی ام، میان رعد و برق و میانِ موج های تیره می پیچید و محو می شد و زیر هجوم باران و مه و طوفان، گُمَش می کردم. شقیقه هایم تیر می کشیدند. با بِهت به هر طرف نگاه می کردم و قهقهه دور سرم می چرخید. دور خودم می چرخیدم. ماسه های سرد از زیر انگشتان داغِ پاهایم می گریختند.

صدای موجِ دریا دنیایم را پر می کرد و خون می دوید در آبِ تیره ی ساحلِ گرگ و میشِ صبح! صدای قهقهه های آتشینش میان طوفانِ زندگی ام، میان رعد و برق و میانِ موج های تیره می پیچید و محو می شد و زیر هجوم باران و مه و طوفان، گُمَش می کردم. شقیقه هایم تیر می کشیدند. با بِهت به هر طرف نگاه می کردم و قهقهه دور سرم می چرخید. دور خودم می چرخیدم. ماسه های سرد از زیر انگشتان داغِ پاهایم می گریختند …

خلاصه رمان مدوسا

“عمران” سه پنجره ی بزرگ و پشت سر هم دالان مانند از زمین تا نزدیک سقف با زینت حفاظ های فرفورژه ی برنز … تصویر هرسه همیشه غروب بود! هرکدام بخشی از غروب بود. همیشه غروب بود. همیشه ی خدا بیزار بودم از این خانه پدری… یک بیزار بی‌تفاوت ومبحوس به دست خود! -عمران؟ به خود آمدم. به همان خودی که دست بغل گرفته و داخل درگاه ایستاده و سر به آن تکیه داده بود. آرام سرم را بلند کردم هنوز هم درد هنوز هم سنگین بود؛ بعد از حدود یک ماه که از آن تصادف می گذشت.

می خواستم صاف بایستم. باید صاف می ایستادم. وقتِ خمیدگی نبود. یک سی و چهار ساله ی راست قامت بودم و یک هزار ساله ی خمیده در سایه. _عمران بابا؟ حالت خوبه؟ تار می دیدم چشم بستم و پیشانی ام را کشیدم تا گیجی فاصله بگیرد هنوز محو می شدم و خاموش بعد از یک ماه که از آن تصادف می گذشت! _خوبم چرا نمیان بالا؟ خیره نگاهم می‌کرد، نگران نگاهم می‌کرد، با حسرت و آ و آه. چرا صورتش واضح نمی‌شد؟ شاید اثر قرص بود. چرا آه می کشید؟ هزار چرای دیگر. _پایین

ازشون پذیرایی کنیم تا تارا آماده بشه. عاقد هم هنوز نرسیده. یک چیزی داخل سرم زنگ می‌زد؛ یک چیز شبیه به سوتی بی امان بیزار بودم از فریاد یک ماهه اش. عمران؟ میگم مطمئنی؟ نمی‌خوای یکم بیشتر بهش فكر… حالا حتی اگر نا نداشتم، پایم به فرار بلند شد و اولین قدم را که به سمت چهار پله ی میان خانه برداشتم. _هر وقت عاقد اومد بیاین بالا. حوصله ی حرف های تکراری رو ندارم. دست فرو برده در جیب های شلواری که نه از رنگش چیزی می‌فهمیدم و نه از جنس لعنتی اش …

دانلود رمان مدوسا اثر پگاه رستمی فرد

دانلود رمان مدوسا از پگاه رستمی فرد بصورت رایگان

دانلود رمان مدوسا اثر پگاه رستمی فرد بصورت رایگان

دانلود رمان مدوسا اثر پگاه رستمی فرد بصورت رایگان به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در www.20novel.com

📚مدوسا

✍️نویسنده: پگاه رستمی فرد

✨ژانر: عاشقانه

📑خلاصه:

مقدمه:

“تو اما یک غروب پا بر جا…

در میان جزرها و مدهای تکرار…

همچنان، نقطه ی عطف روزگاری…!”

صدای موجِ دریا دنیایم را پر می کرد و خون می دوید در آبِ تیره ی ساحلِ گرگ و میشِ صبح!

صدای قهقهه های آتشینش میان طوفانِ زندگی ام، میان رعد و برق و میانِ موج های تیره می پیچید و محو می شد و زیر هجوم باران و مه و طوفان، گُمَش می کردم. شقیقه هایم تیر می کشیدند. با بِهت به هر طرف نگاه می کردم و قهقهه دور سرم می چرخید. دور خودم می چرخیدم. ماسه های سرد از زیر انگشتان داغِ پاهایم می گریختند.

صدای موجِ دریا دنیایم را پر می کرد و خون می دوید در آبِ تیره ی ساحلِ گرگ و میشِ صبح! صدای قهقهه های آتشینش میان طوفانِ زندگی ام، میان رعد و برق و میانِ موج های تیره می پیچید و محو می شد و زیر هجوم باران و مه و طوفان، گُمَش می کردم. شقیقه هایم تیر می کشیدند. با بِهت به هر طرف نگاه می کردم و قهقهه دور سرم می چرخید. دور خودم می چرخیدم. ماسه های سرد از زیر انگشتان داغِ پاهایم می گریختند …

خلاصه رمان مدوسا

“عمران” سه پنجره ی بزرگ و پشت سر هم دالان مانند از زمین تا نزدیک سقف با زینت حفاظ های فرفورژه ی برنز … تصویر هرسه همیشه غروب بود! هرکدام بخشی از غروب بود. همیشه غروب بود. همیشه ی خدا بیزار بودم از این خانه پدری… یک بیزار بی‌تفاوت ومبحوس به دست خود! -عمران؟ به خود آمدم. به همان خودی که دست بغل گرفته و داخل درگاه ایستاده و سر به آن تکیه داده بود. آرام سرم را بلند کردم هنوز هم درد هنوز هم سنگین بود؛ بعد از حدود یک ماه که از آن تصادف می گذشت.

می خواستم صاف بایستم. باید صاف می ایستادم. وقتِ خمیدگی نبود. یک سی و چهار ساله ی راست قامت بودم و یک هزار ساله ی خمیده در سایه. _عمران بابا؟ حالت خوبه؟ تار می دیدم چشم بستم و پیشانی ام را کشیدم تا گیجی فاصله بگیرد هنوز محو می شدم و خاموش بعد از یک ماه که از آن تصادف می گذشت! _خوبم چرا نمیان بالا؟ خیره نگاهم می‌کرد، نگران نگاهم می‌کرد، با حسرت و آ و آه. چرا صورتش واضح نمی‌شد؟ شاید اثر قرص بود. چرا آه می کشید؟ هزار چرای دیگر. _پایین

ازشون پذیرایی کنیم تا تارا آماده بشه. عاقد هم هنوز نرسیده. یک چیزی داخل سرم زنگ می‌زد؛ یک چیز شبیه به سوتی بی امان بیزار بودم از فریاد یک ماهه اش. عمران؟ میگم مطمئنی؟ نمی‌خوای یکم بیشتر بهش فكر… حالا حتی اگر نا نداشتم، پایم به فرار بلند شد و اولین قدم را که به سمت چهار پله ی میان خانه برداشتم. _هر وقت عاقد اومد بیاین بالا. حوصله ی حرف های تکراری رو ندارم. دست فرو برده در جیب های شلواری که نه از رنگش چیزی می‌فهمیدم و نه از جنس لعنتی اش …

دانلود رمان مدوسا اثر پگاه رستمی فرد بصورت رایگان

دانلود رمان آخرین داستان عشق اثر پگاه رستمی فرد pdf

دانلود رمان آخرین داستان عشق بدون سانسور

دانلود رمان گریه میکنم برات به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

📚#آخرین داستان عشق

✍️نویسنده: #پگاه رستمی فرد

✨ژانر: #عاشقانه

📑خلاصه:

متین رامش، آهنگساز و نوازنده‌ی معروف پیانو، تمام بیست و هشت سال زندگیش رو با معمای سرنوشتِ تلخِ مادرش درگیره و پدرش رو مقصر مرگ مادرش می‌دونه. اختلاف متین با پدرش به جایی رسیده که متین در سن نوزده سالگی برای تحصیل ایران رو ترک کرده و حالا بعد از نه سال ایمیلی در مورد رازهای گذشته دریافت می‌کنه. وقتی متین برای حل معمایی که تمام عمر روحش رو به زوال برده به ایران برمی‌گرده، با دختری آشنا می‌شه که شباهت بیش از حد به تصویر مادرش داره و به دنبال کشف دلیل این شباهت، متین و محیا کم‌کم با عشقی پر شور و آتشین درگیر می‌شن؛ بی توجه به اینکه شباهت محیا به مادر متین، اتفاقی نیست…!

اما داستان از جایی شروع می‌شه که متین هر چه بیشتر با وقایع گذشته رو‌به‌رو می‌شه، بیشتر می‌فهمه که داستان عشق خودش درست مثل داستان پدرش رقم می‌خوره و برای جلوگیری کردن از تکرارِ پایانِ تلخِ این سرنوشتِ شوم…

خلاصه رمان آخرین داستان عشق

وارد اتاقش شد و در را بست.. آرام و بي جان كنار تخت روي زمین نشست و سرش را لبه ي تختش گذاشت.. نگاھی به نوزاد گریان روی تخت انداخت و بعد با چشم ھای خیسش از شیشه ی بزرگ در تراس به آسمان ابري و دلگیر عصر جمعه خیره شد.. لب ھاي ترك خورده اش آھسته چیزي مي گفتند كه خودش ھم نمي فھمید..

كم كم گوش ھایش به روی صدای گریه ی نوزاد بسته شدند.. پلك ھایش سنگین و نور از دیدش كاھش یافت و در نھایت آخرین نگاھش به دنیا بسته شد.. براي یك لحظه تمام خاطراتش از سرش گذشتند و آخرین نفسش آھي جانسوز و عمیق بود.. نفسش قطع شده بود ولي نوازش دستي مھربان را بر سرش احساس كرد..

خودش را به وضوح میدید.. ھمان پسر بچه ي ۴ ساله اي بود كه سرش را روي پاھاي مادرش مي گذاشت و از حس حركت دست این مادر در موھایش آرامش مي گرفت.. اما چرا موھاي این پسر بچه خاكستري و رنگ صورتش سفید است؟ از فكر رھایي از دنیاي پوچ و بي مفھومش قطره اشكي روي گونه اش چكید و لبخندي گوشه ي لبش نشست..

دانلود رمان آخرین داستان عشق pdf

صفحه بعدیصفحه قبلی